کد مطلب:210757 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:127

امام صادق و ابومسلم خراسانی
عبدالرحمن ابومسلم اصفهانی خراسانی از امراء شجاع و قهرمان دلاوری بود كه توانست زمام خلافت را از دست بنی مروان بگیرد و به دست بنی عباس بسپرد.

بشیرنبال روایت كرده كه در خدمت امام صادق علیه السلام بودم مردی اذن دخول گرفت و وارد شد بنشست امام علیه السلام فرمود چه پاكیزه است لباس های تو گفت این پارچه از بافته های شهر ما است آنگاه گفت هدیه ای چند آورده ام اجازه می فرمائی تقدیم كنم و غلام او وارد شد و همیان و بسته ای حضور امام صادق نهاد كه در آن چند لباس از همان پارچه بود و مدتی نشست و مذاكراتی نمود و برفت.

حضرت امام صادق علیه السلام فرمود این مردی است كه قیام می كند و صاحب علمهای سیاه خواهد بود.

پرسیدند نام او چیست فرمود عبدالرحمن است چون او قیام كرد رفتم دیدم همان ابومسلم بوده و چندین مرتبه از امام صادق تقاضا كرد اجازه دهد به نام او مردم خراسان را



[ صفحه 243]



كه مهیای یك جنبش انتقام جویانه هستند دعوت كند و امام صادق فرمود من در جفر دیدم كه برای من خلافت میسر نمی شود و چون از آن حضرت مأیوس شد برای بنی عباس دعوت كرد و ناجوانمردانه كشته شد.

در كتب رجال و تاریخ راجع به ابومسلم فصولی مشبع نوشته شده در نسخه خطی كه ضمیمه بصائرالدرجات است متعلق به كتابخانه نگارنده جریانی مفصل راجع به ابومسلم نوشته و او را مردی نابكار و لاابالی محسوب نموده كه دعوت او برای بنی عباس هم فقط به منظور حفظ ریاست و مقام خودش بوده و مكرر علیه بنی طالب و علویین اقدام نموده است و نامه او به مقام امام ششم هم برای نیل مقام و منصب بوده كه امام ششم علیه السلام نامه او را می سوزاند و پاسخی به او نمی دهد در هر حال از نظر صلاحیت ابومسلم در عقاید صحیح متقدمین نزدیك به عصر او به حسن نظر تلقی نكرده و او را مخالف مصالح تشیع دانسته جهت شهرت او را هم فقط از جهت ایرانی بودن و شجاعت و جوانمردیش كه طنین انداز شده می دانند - و آنچه مسلم است امام صادق علیه السلام او را مردی صالح برای او نمی دانستند.